بارداری ناخواستهunwanted pregnancyواژههای مصوب فرهنگستانبارداریای که خوشایند هر دو یا یکی از والدین ژنتیکی نباشد
بارگذاریloading1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند تعیین و تخصیص بار تردد رابطها که حاصلِجمع حجم سفرها در مسیرهای مختلفی است که رابط در ابتدا یا میان یا انتهای آنها نقش داشته باشد
انبارداریلغتنامه دهخداانبارداری . [ اَم ْ ] (حامص مرکب ) عمل انباردار. (ناظم الاطباء). شغل انباردار. انباربانی . (یادداشت مؤلف ). || احتکار. حکره . (یادداشت مؤلف ). || کرایه ٔ انبار. کرایه ٔ کالای بانبار سپرده . (یادداشت مؤلف ).