ترجمه مقاله

بارقه

bāreqe

۱. روشنایی؛ پرتو: بارقه‌ای از ایمان در او وجود دارد.
۲. برق‌زننده؛ درخشنده.

۱. اخگر، جرقه، شرر، شعله، وراغ
۲. تلالو، پرتو، نور ≠ خاکستر

ترجمه مقاله