۱. کشندۀ بار؛ باربردار؛ باربر؛ باری.
۲. ویژگی چهارپایی که توانایی حمل بار سنگین را دارد؛ قوی: اسب بارکش.
۳. [قدیمی، مجاز] دارای صبر و تحمل در برابر مشکلات و مصائب؛ صبور.
۴. [قدیمی، مجاز] غمزده؛ غمخوار؛ غصهدار: ◻︎ دل پادشاهان شود بارکش / چو بینند در گِل خر خارکش (سعدی۱: ۵۹).
۱. باری ≠ سواری
۲. باربر
۳. غمگین، اندوهمند، اندوهگین