باسنانلغتنامه دهخداباسنان . [ س ِ ] (اِخ ) شهری به خوزستان . (ناظم الاطباء). این نام در تاج العروس و معجم البلدان و سرزمینهای خلافت شرقی لسترانج باسیان آمده است . رجوع به باسیان شود.
باشنانلغتنامه دهخداباشنان . (اِخ ) قریه ای است به نیشابور. (تاج العروس ). و یاقوت گوید قریه ای است به اسفراین و هر دو یکی است چون اسفراین هم از توابع نیشابور است اما سمعانی آنرا از قرای هرات شمرده است . و ظاهراً باشنان هرات بجز باشنان نیشابور است . و رجوع بماده ٔ بعد شود.
باشنانلغتنامه دهخداباشنان . (اِخ ) صاحب تاج العروس گوید در لباب الانساب قریه ای به هرات بدین نام خوانده شده است . اما در لباب الانساب و خود الانساب سمعانی ، باشان ضبط گردیده است نه باشنان . رجوع به باشان شود.
باشینانلغتنامه دهخداباشینان . (اِخ ) از قرای مالین در نواحی هرات . (از معجم البلدان ) (مرآت البلدان ج 1 ص 160).