بافتآسیبشناسیpathologic histologyواژههای مصوب فرهنگستانبافتشناسی بافتهای آسیبدیده متـ . آسیبشناسی بافت histopathology
بافت شناسیفرهنگ فارسی عمیدنسجشناسی؛ قسمتی از علم تشریح که دربارۀ بافتها و یاختههای بدن بحث میکند.
بافت شناسیلغتنامه دهخدابافت شناسی . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) عمل بافت شناس . شناخت بافت . تجربه و آزمایش علمی بر روی بافت های حیوانی و گیاهی و نتیجه گیری از این نسج شناسی . (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ).
بافتشناسیhistology, histological anatomy, histomorphologyواژههای مصوب فرهنگستانیکی از حوزههای کالبدشناسی که در آن بهکمک ریزبین به بررسی یاختهها و بافتها میپردازند متـ . ریزکالبدشناسی microanatomy, microscopical anatomy, minute anatomy
برنشاندهonlayواژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که در فرایند پیوند یا کاشت بر سطح بافت آسیبدیده جایگیر میشود
ترمیم بافتtissue repairواژههای مصوب فرهنگستانترمیم ساختار و عملکرد بافت آسیبدیده ازطریق فرایندهای بازسازی و جایگزینی
دَرنشاندهinlayواژههای مصوب فرهنگستانمادهای، مانند استخوان یا پوست، که در فرایند پیوند یا کاشت درون بافت آسیبدیده جایگیر میشود