ترجمه مقاله

بالادست

bālādast

۱. بالا؛ قسمت بالایی.
۲. بالای مجلس که جای نشستن بزرگان است.
۳. (صفت) [قدیمی] چیره.
۴. (صفت) [قدیمی] نفیس؛ عالی؛ گران‌بها.

۱. بالا، سمت بالا ≠ پایین دست
۲. سرکرده، رئیس، مافوق، برتر

ترجمه مقاله