ترجمه مقاله

بالان

bālān

۱. دهلیزخانه؛ دالان: ◻︎ یکی را سد یٲجوج است باره / یکی را روضهٴ خلد است بالان (عنصری: ۲۶۹).
۲. دام؛ تله.

۱. بالانه، دالان، دهلیز، راهرو سرپوشیده
۲. تله، دام
۳. بالنده، رشدیابنده، رشدکننده
۴. مجرب

ترجمه مقاله