بالطوع و الرغبةلغتنامه دهخدابالطوع و الرغبة. [ بِطْ طَ ع ِ وَرْ رَ ب َ ] (ع ق مرکب ) (از: ب + ال + طوع + و + ال + رغبة) بطور فرمانبرداری و میل . فرمانبرداری از روی میل و رغبت . (ناظم الاطباء).
بالتولغتنامه دهخدابالتو. (اِخ ) از امرای زمان غازان خان است . این مرد یاغی شد و پس از دستگیر شدن با پسرش در ذی الحجه ٔ 696 هَ . ق . در میدان تبریز به یاسا رسید. رجوع به تاریخ گزیده ص 592 و 593
بالطه لیمانیلغتنامه دهخدابالطه لیمانی . [ طَ ] (اِخ ) لنگرگاه کوچکی در بغاز بسفر بین حصار روم ایلی و قریه یوماجی . نام قدیم این بندرگاه فیدیالیا بود، اما پس از فتح آن ناحیه به دست سلیمان بک پسر بالطه جی پاشا، این نام به آن داده شد. و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
بالطه اوغلیلغتنامه دهخدابالطه اوغلی . [ طَ ] (اِخ ) (سلیمان بک ..) از دریانوردان عثمانی که در زمان سلطان مرادخان قصبه ٔ قالونه را فتح کرد و در زمان سلطان محمدخان فاتح وبهنگام فتح قسطنطنیه رهبری کشتی های جنگی را داشت ، اما مرتکب اشتباهی گشت و کیفر آنرا بصد ضربه شلاق محکوم گردید منتهی بر اثر اشتباه یک