بدبختیلغتنامه دهخدابدبختی . [ ب َ ب َ ] (حامص مرکب ) ادبار و عدم مساعدت بخت و اقبال و بی نصیبی . (ناظم الاطباء). شقوة. شقاء. (منتهی الارب ) (دهار). شقاوت . (مهذب الاسماء). سیاه روزی . سیه روزی . سیه روزگاری . سؤحظ. (یادداشت مؤلف ) : رهانید یزدان از آن سختیم از
بدبختیفرهنگ مترادف و متضادادبار، بداقبالی، بیطالعی، بیچارگی، تیرهروزی، تیرهبختی، سیاهبختی، سیهروزی، شوربختی، شوریدهبختی، ضراء، فلاکت، نکبت، نگونبختی ≠ بداقبالی، خوشبختی، خوششانسی، نیکبختی