تیرهدلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدخواه، قسیالقلب، ≠ نیک دل، خیرخواه، مهربان ۲. بدرای، بدسگال، تیرهضمیر، کوردل ۳. گمراه، منحرف، نادرست
وارونه رایلغتنامه دهخداوارونه رای . [ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) بدنیت . بداندیشنده . معکوس اندیشه . بدرای : تو دانی که جمشید وارونه رای به کین است از ما و هم از خدای .فردوسی .