ترجمه مقاله

بدو

be(o)do[w]

دونده؛ تندرو؛ تیزرفتار: ◻︎ در معرکهٴ بدوسواران عیب است / از لاشه‌سوار ترکتازی کردن (ظهوری: لغت‌نامه: بدو).

آغاز، ابتدا، اوان، اول، شروع، عنفوان، مقدمه، نخست ≠ پایان، خاتمه، ختم

آغاز

ترجمه مقاله