ترجمه مقاله

برازیدن

barāzidan

۱. شایسته بودن؛ شایستگی داشتن: گر سیستان بنازد بر شهرها برازد / زیرا که سیستان را زیبد به خواجه مفخر (فرخی: ۱۸۷ حاشیه).
۲. زیبندگی داشتن؛ زیبنده بودن؛ نیکو نمودن.

۱. برازنده بودن، زیبندگی داشتن، زیبیدن، زیبا نمودن، زیبندهبودن، سزاوار بودن، شایسته بودن، طرازیدن
۲. پینه کردن، وصله کردن

ترجمه مقاله