لغتنامه دهخدا
توشک . [ ش َ ] (اِ)برخوابه را گویند که نهالی باشد و گویند این لغت به این معنی ترکی است و در چند نسخه بزخوابه نوشته بودند، ظاهراً تصحیف خوانی شده . (برهان ). دشک . نهالی . شادگونه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دوشک و برخوابه و نهالی ، و بستری که بر روی آن می خوابند. (ناظم الاطب