جم برجونلغتنامه دهخداجم برجون . [ ] (اِخ ) از توابع ارتقائی نیشابور در یازده فرسنگی این شهر در شرقی مشکان واقع، آبش از قنات ، هوایش در زمستان سرد و در تابستان گرم ، قدیم النسق ، ایل قوچان در این قریه یورت می کنند. (مرآت البلدان ج 4 ص 26
برجانلغتنامه دهخدابرجان . [ ب ُ ] (اِ) (حساب ...)(اصطلاح ریاضی ) مجموع عدد مضروب و مضروب فیه مثلا سه را در سه ضرب کنند حاصل نه میشود پس سه را جذر و نه را جداء و جمله ٔ آنرا برجان گویند. (ناظم الاطباء).
برزانلغتنامه دهخدابرزان . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 145 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).