ترجمه مقاله

برش

boreš

۱. بریدن.
۲. بریدن پارچه طبق اندازۀ معیّن، برای دوختن پارچه.
۳. (اسم) قاچ خربزه یا هندوانه.
۴. [عامیانه، مجاز] لیاقت و شایستگی در انجام کار.
۵. تیز بودن؛ برندگی.
۶. (اسم) [مجاز] مقطعی از زمان.

۱. بریدگی، شکاف
۲. بریده، تقطیع، جدایی، فصل، قطع
۳. قاش، قاچ
۴. کارآیی، توان، برایی، قاطعیت
۵. تیزی
۶. بریدن

ترجمه مقاله