برعس . [ ب ِ ع ِ] (ع ص ) ناقه ٔ بسیارشیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
برعیس . [ ب ِ ] (ع ص ) شکیبا بر سختی . || ناقه ٔ نجیب بسیارشیر. (منتهی الارب ).
برشته، نخود بریز= کسی که نخود را برشته کند
کم کم – اندک اندک
باشتاب و عجله ی فراوان
در گویش گنابادی یعنی گریه کرد ، غصه خورد