قضیۀ رستۀ بئرBaire category theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای که بر طبق آن هر فضای سنجهای کامل یک مجموعۀ رستهدوم است
بارگُنجـ دوبهبَرcontainer barge carrierواژههای مصوب فرهنگستانکشتیای که برای حمل همزمان دوبه و بارگُنج طراحی و ساخته شده است
بری بریفرهنگ فارسی عمیدبیماریای که بر اثر کمبود ویتامین B در بدن بروز میکند و عوارض آن عبارت است از اختلالات قلبی، التهاب اعصاب، و لاغری.
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ ب َ ] (اِ) آن جزء از هر گیاهی که نازک و پهن است و از کناره های ساقه و یا شاخه های باریک میروید. (ناظم الاطباء). به عربی ورق گویند. (از برهان ). جزوی از گیاه که نازک و پهن است و از کناره های ساقه یا شاخه ها روید وبیشتر برنگ سبز است . اندامی از گیاه که اغلب بصورت صفحات
برگفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) قسمتی از گیاه که معمولاً سبز، پهن، یا سوزنی است.۲. واحد شمارش ورقۀ کاغذ: یک برگ کاغذ.۳. ورقی برای بازی.۴. نوعی کباب تهیهشده از قطعههای گوشت گوسفند یا گوساله.۵. ورقی برای یادداشت؛ فیش.۶. [قدیمی] ساز و نوا؛ سامان؛ اسباب؛ توشه.۷. [قدیمی، مجاز] رغبت؛
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ ب َ ] (اِ) بلگ . پلک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به پلک شود.- برگ چشم ؛ مژه ٔ چشم که به عربی جفن خوانند. (آنندراج ). بلگ چشم . (ناظم الاطباء).
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ ب ِ ] (اِخ ) آلبان . (1885 - 1936 م .) آهنگ ساز اتریشی ، شاگرد آ. شونبرگ و از پیروان او. طرفدار آتونالیته (دستگاه جدید تحریر نتهای موسیقی که تابع قوانین تن نیست )، مصنف اپرای وتزک .(از فرهنگ فارسی معی
برگلغتنامه دهخدابرگ . [ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درزآب بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 178 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
درازبرگلغتنامه دهخدادرازبرگ . [ دِ ب َ ] (ص مرکب ) درخت یا گیاهی که برگ دراز دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
دم برگلغتنامه دهخدادم برگ . [ دُ ب َ ] (اِ مرکب ) دسته ٔ برگ که بدان با شاخ پیوندد. (یادداشت مؤلف ). میله ٔ باریکی را که قطورتر از پهنک می باشد و پهنک به وسیله ٔ آن به ساقه ٔ نبات متصل می گردد دم برگ نامند، شکل دم برگ در گیاهان مختلف متفاوت است ، مثلاً گاهی استوانه شکل است مانند دم برگ داردوست
دوبرگلغتنامه دهخدادوبرگ . [ دُ ب َ ] (ص مرکب ) گیاه تازه روییده که هنوز شاخ میانین آن دیده نشود. (یادداشت مؤلف ).- دوبرگ شدن گیاه ؛ پس ازسر برکردن از زمین دوپاره شدن آن . دو قسمت شدن برگ گیاه روییده از زمین . (یادداشت مؤلف ) : مخایل سر
راندبرگلغتنامه دهخداراندبرگ . [ ب ِ ] (اِخ ) نام کوهی است در افریقای جنوبی ، واقع در ترانسوال که 180 تا 250هزار گز از دریا فاصله دارد. ارتفاع بلندترین نقطه ٔ قله ٔ آن 2188 متر میباشد. (از قاموس
پیش برگلغتنامه دهخداپیش برگ . [ ب َ ] (اِ مرکب ) (در اصطلاح قمار) آنکه ورق اول بازی او را باشد.آنکه در قمار برگ اول را بدو دهند. سربرگ . || پوسته ای که پیش از پیدایش برگ ظاهر شود . (از لغات موضوعه ٔ فرهنگستان ).