مکرر، برگشته کردن، برگشته، کج، دارای راس منحنی
مجروح شدن، مرتد، خائن، عیسوی مسلمان شده، از دین برگشته، برگشته
کسی که از دین برگشته باشد.
متوقف شد، برگشته کردن
بخت برگشته.