25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
بریزن
برزن
بریزن
فرین
فرن
ساج ،سنگ ساج
بیشتر بدانید
وجوهان
واپاد شده
decession
nonmoderately
ام ثفل
شکستگی
بریجن
berijan
معنی
۱. تنور.
۲. اجاق.
۳. فر.
۴. تابۀ گلی یا سفالی که روی آن نان میپزند.
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.