ترجمه مقاله

بریده

boride

۱. جداشده.
۲. زخم‌شده.
۳. شکافته‌شده.

۱. جدا، قطع، گسسته، منقطع
۲. ناامید، وازده ≠ امیدوار

ترجمه مقاله