لغتنامه دهخدا
بغتةً. [ ب َ ت َ تَن ] (ع ق ) ناگاه و یکبارگی و دفعةً. (غیاث ). ناگاه و ناگهان . ج ، بغتات . (ناظم الاطباء). ناگاه . (آنندراج ). ناگاه و بی خبر. (از فرهنگ نظام ). ناگهان . (مهذب الاسماء). بناگاه . فجاءة. فجأت . ناگاهان . غفلةً. یکمرتبه . ناگاهیان . رجوع به بغت و بغة شود <spa