بلایالغتنامه دهخدابلایا. [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ بَلیَّة. (دهار) (ناظم الاطباء). بلاها. بلواها: باب ماجری فی باب الخطبة و ظهر من الفساد و البلایالأجلها. (تاریخ بیهقی ص 685). و رجوع به بلیة شود.
باد درّهvalley windواژههای مصوب فرهنگستانبادی که در هوای صاف در امتداد محور درّه، رو به بالا میوزد و مؤلفۀ روزهنگام سامانههای باد کوه ـ درّه است متـ . نسیم درّه valley breeze
مهار بلایاdisaster controlواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که قبل یا بعد از بروز اقدام خصمانه یا حوادث طبیعی یا خرابکارانه یا در هنگام بروز آنها برای کاهش خسارات و صدمات و آثار احتمالی آنها انجام میشود
حبس البلایالغتنامه دهخداحبس البلایا. [ ح َ سُل ْ ب َ] (ع اِ مرکب ) من اوابد العرب ، کانوا اذا مات الرجل یشدون ناقته الی قبره ، ویقلبون براسها الی ورائها، و یغطون راسها بولیة و هی البرذعة فاذا افلتت لم ترد عن ماء ولا مرعی ، و یزعمون انهم اذا فعلوا ذلک حشرت معه فی المعاد لیرکبها. قال ابوزبید <span cla
مهار بلایاdisaster controlواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که قبل یا بعد از بروز اقدام خصمانه یا حوادث طبیعی یا خرابکارانه یا در هنگام بروز آنها برای کاهش خسارات و صدمات و آثار احتمالی آنها انجام میشود