بلسکلغتنامه دهخدابلسک . [ ب َ س َ / ب ِ س ِ ] (ع اِ) گیاهی است که چون در جامه خلد به دشواری جدا گردد. (منتهی الارب ). بلسکاء. (اقرب الموارد). بَلسَکی . (منتهی الارب ). و رجوع به بلسکاء و بلسکی شود.
بلسکلغتنامه دهخدابلسک . [ ب َ ل َ ] (اِ) پرستوک باشد و آن را به عربی خطاف گویند. (برهان ) (آنندراج ). بِلسِک . (از ذیل اقرب الموارد). پرستو. رجوع به پرستو شود.
بالشویکلغتنامه دهخدابالشویک . [ ش ِ / ش ُ] (روسی ، ص ) ضبط دیگری از بلشویک یا ضبط عامیانه ٔ آن ، آنکه مذهب و مشرب بلشویسم داشته باشد برابر منشویک . رجوع به بلشویک شود.
منشویکفرهنگ فارسی عمیدطرفدار منشویسم که شعبهای از حزب سوسیالدموکرات روسیه بود و در انقلاب بلشویکی در مقابل بلشویکها قرار داشت.
منشویسمفرهنگ فارسی عمیدشعبهای از حزب سوسیالدموکرات روسیه که در انقلاب بلشویکی در مقابل بلشویکها قرار داشتند و مخالف نظریات لنین دربارۀ نقش حزب بودند.