پیشانیبلندفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقبالمند، بلنداختر، خوششانس، خوشطالع، سفیدبخت، نیکبخت ۲. پیشانیسیاه، بداقبال
خوشاقبالفرهنگ مترادف و متضادپیشانیسفید، خوشطالع، خوشبخت، خوششانس، سعید، نیکاختر، بلنداختر، نیکبخت ≠ بدشانس، پیشانیسیاه، بداختر
خوششانسفرهنگ مترادف و متضادبختیار، خوشبیار، بلنداقبال، بلنداختر، خوشاقبال، خوشبخت، نیکاختر، سعید، طالعدار، نیکاختر، نیکاقبال، نیکبخت، خوشطالع ≠ بدشانس، بداقبال، بیطالع، ستارهسوخته
بزرگ آثارلغتنامه دهخدابزرگ آثار. [ ب ُ زُ ] (ص مرکب ) آنکه اثر عظیم و مهم دارد.دارنده ٔ آثار عظیم . با نشانه های نامور : آفرین بر یمین دولت بادآن بلنداختر بزرگ آثار.فرخی .