بلندینلغتنامه دهخدابلندین . [ ب َ ل َ ] (اِ) چوب بالایین در خانه . (برهان ) (آنندراج ). || چهارچوب در خانه . (برهان ). پیرامن در بود و به زمان ما چهارچوب خوانند. (لغت فرس اسدی ). پیرامن در. (صحاح الفرس ) (اوبهی ) (شرفنامه ٔ منیری ). آستانه : در او افراشته درهای سیمین
بلندینفرهنگ فارسی عمید۱. پیرامون در؛ چهارچوب در خانه: ◻︎ در او افراشته درهای سیمین / جواهرها نشانده در بلندین (شاکر بخارایی: شاعران بیدیوان: ۴۸).۲. چوب بالای در.۳. سردر خانه.
بلندینفرهنگ فارسی معین(بَ یا بِ لَ) (اِ.) = پلندین : 1 - پیرامون در خانه ، آستانه . 2 - چوب بالایین در خانه .
بلنگیدنلغتنامه دهخدابلنگیدن . [ ب ُ ل َ دَ ] (مص جعلی ) توقف کردن . لنگیدن . (ناظم الاطباء). این کلمه با دومعنی فوق آمده است ، اما ظاهراً همان مصدر لنگیدن است که با باء تأکید آمده است . رجوع به لنگیدن شود.
داغ بلندانلغتنامه دهخداداغ بلندان . [ غ ِ ب ُ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از نشانی باشد که به سبب سجده کردن بسیار در پیشانی مردم بهم می رسد. (ازبرهان ) (انجمن آرا). داغ بلند. چَسَنگ .
بلندلغتنامه دهخدابلند. [ ب َ ل َ / ب ِ ل َ ] (اِ) چوب بالائین درِ خانه . اسکفه . (برهان ) (آنندراج ). چوب چهارم که از سه چوب دیگر دروازه بالا باشد. (غیاث ). سردر. بلندین . پلندین : ازهیبت ار کند به در خارجی نظربفتد بر آستان در
کوادهلغتنامه دهخداکواده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) چوب آستان در خانه . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چوب زیرین در که فرودین نیز گویند، ضد بلندین . (فرهنگ رشیدی ). چوب زیر در. (شرفنامه ٔ منیری ). || چوبی که پاشنه ٔ در برآن گردد. (از برهان ) (از آنندراج ) (ناظ
بربلندینلغتنامه دهخدابربلندین . [ ب َ ب ُ ل َ ] (اِ مرکب ) موهای مرغوله ٔ سر که بالای پیشانی برآمده باشد. (آنندراج ). زلف معلق و آویزان بر بالای پیشانی . (ناظم الاطباء). || آرایش که بالای در باشد. (آنندراج ). زینت های بنایی جلو درهای عمارت . (ناظم الاطباء) : در او افرا
افراشتهلغتنامه دهخداافراشته . [ اَ ت َ / ت ِ ] (ص ) برداشته . بلندساخته . بالابرده شده . (آنندراج ) (برهان ). بلندکرده . مقابل فروهشته . (یادداشت مؤلف ) : درفشان بسیارافراشته سر نیزه ها ز ابر بگذاشته . دقیقی
بربلندینلغتنامه دهخدابربلندین . [ ب َ ب ُ ل َ ] (اِ مرکب ) موهای مرغوله ٔ سر که بالای پیشانی برآمده باشد. (آنندراج ). زلف معلق و آویزان بر بالای پیشانی . (ناظم الاطباء). || آرایش که بالای در باشد. (آنندراج ). زینت های بنایی جلو درهای عمارت . (ناظم الاطباء) : در او افرا