بولنجکلغتنامه دهخدابولنجک . [ ل َ ج َ ] (اِ) بلکنجک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ابوالکنجک و بلکنجک شود.
بولکنجکلغتنامه دهخدابولکنجک . [ ک َ ج َ ] (اِ) بلکنجک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به ابوالکنجک و بوالکنجک و بلکنجک شود.
بلگنجکلغتنامه دهخدابلگنجک . [ ب ُ گ َ ج َ ] (ص ) هرچیز عجیب و غریب که دیدن آن خنده آرد. (آنندراج ). بلکنجک . رجوع به بلکنجک شود.