بمبارانلغتنامه دهخدابمباران . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) (این کلمه به قیاس با سنگباران و گلباران و با عنایت به کلمه ٔ بمباردمان فرانسه ساخته شده است ). مخفف بمب باران و به معنی بمباردمان فرانسه است . (از یادداشت مرحوم دهخدا). فروریختن بمب بر موضعی از راه هوا و بوسیله ٔ هواپیما و غیره . توپ بندی . پرتاب
بمباران الگومندpattern bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن یکنواخت بمب براساس الگویی خاص بهمنظور حملۀ نظاممند به منطقۀ هدف
بمباران کمانیloft bombing, toss bombingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بمباران که در آن هواپیمای حامل بمب در ارتفاع پایین به هدف نزدیک میشود و در هنگام بالا رفتن، بمبهای خود را در نقطهای ازپیشتعیینشده بر روی هدف میریزد
بمباران الگومندpattern bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن یکنواخت بمب براساس الگویی خاص بهمنظور حملۀ نظاممند به منطقۀ هدف
بمباران شیرجهایdive bombingواژههای مصوب فرهنگستانبمباران هدف درحالیکه هواپیما درحال شیرجه رفتن است
بمباران کمانیloft bombing, toss bombingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بمباران که در آن هواپیمای حامل بمب در ارتفاع پایین به هدف نزدیک میشود و در هنگام بالا رفتن، بمبهای خود را در نقطهای ازپیشتعیینشده بر روی هدف میریزد
بمباران منطقهایcarpet bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن پیدرپی تعداد زیادی بمب در یک منطقه با محدوده مشخص، بهطوریکه به تمام قسمتها صدمه وارد شود
بمباران الگومندpattern bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن یکنواخت بمب براساس الگویی خاص بهمنظور حملۀ نظاممند به منطقۀ هدف
بمباران شیرجهایdive bombingواژههای مصوب فرهنگستانبمباران هدف درحالیکه هواپیما درحال شیرجه رفتن است
بمباران کمانیloft bombing, toss bombingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بمباران که در آن هواپیمای حامل بمب در ارتفاع پایین به هدف نزدیک میشود و در هنگام بالا رفتن، بمبهای خود را در نقطهای ازپیشتعیینشده بر روی هدف میریزد
بمباران منطقهایcarpet bombingواژههای مصوب فرهنگستانفروریختن پیدرپی تعداد زیادی بمب در یک منطقه با محدوده مشخص، بهطوریکه به تمام قسمتها صدمه وارد شود
ارزیابی خسارت بمبارانbomb damage assessment, BDAواژههای مصوب فرهنگستانبررسی میزان خسارات ناشی از بمباران اعم از فیزیکی و اقتصادی متـ . ارزیابی خسارت نبرد battle damage assessment
گام بمبارانbombing runواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از عملیات پروازی شامل شروع عملیات و یافتن هدف و رسیدن به نقطۀ رهاسازی بمب
محل بمبارانbomb site, bombing site, bombarded siteواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای که ساختمانهای آن را بمب ویران کرده است