بَرنمارُباییbanner grabbing, banner scrapingواژههای مصوب فرهنگستانحملهای برای پی بردن به بَرنما یا نگارش برنامه یا سامانۀ عامل
پرچماَبرbanner cloud, cloud bannerواژههای مصوب فرهنگستانپرهاَبری (cloud plume) که غالباً در ادامۀ بادسوی قلههای منفرد و تیز و اغلب هرمیشکل کوهستان، حتی در روزهای بدون اَبر، مشاهده میشود
پروانۀ آسیابیvane-screw propeller, vane wheelواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پروانه خاص شناورهای رودخانههای کمعمق که تیغههای آن مانند پرههای آسیاب آبی است و در عقب یا در دو سمت شناور قرار میگیرد و معمولاً تنها تا 40 درصد قطر آن در آب فرو میرود
فضای باناخ بازتابیreflexive Banach space, regular Banach spaceواژههای مصوب فرهنگستانفضای باناخی که با دوگان دوم خود برابر است
خوش بنیهلغتنامه دهخداخوش بنیه . [ خوَش ْ / خُش ْ ب ُن ْ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) مقابل کم بنیه . قوی . آنکه مزاج سالم دارد. آنکه قدرت جسمی کافی دارد. قوی بنیه . با بنیه ٔ خوب . سالم با بهره از قدرت و نظم دستگاه جسمانی خوب .
پیربنیهلغتنامه دهخداپیربنیه . [ ب ِ /ب ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) کسی را گویند که هنوز جوان باشد لیکن موی بدن او تمام سفید شده باشد. (برهان ).
خوش بنیهلغتنامه دهخداخوش بنیه . [ خوَش ْ / خُش ْ ب ُن ْ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) مقابل کم بنیه . قوی . آنکه مزاج سالم دارد. آنکه قدرت جسمی کافی دارد. قوی بنیه . با بنیه ٔ خوب . سالم با بهره از قدرت و نظم دستگاه جسمانی خوب .
ابنیهلغتنامه دهخداابنیه . [ اَ ی َ ] (ع اِ) ج ِ بناء. ساخته ها. ساختمانها. بناها. || پایه ها. بنیان ها. اصل ها. قواعد: کتاب الأبنیة عن حقایق الادویه . || صیغه ها. صیغ: کتاب الابنیة لابن القطاع . ج ، ابنیات .