بهاییلغتنامه دهخدابهایی . [ ب َ ] (ص نسبی ) گران بها. پرقیمت . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || فروشی . قابل سودا. (فرهنگ فارسی معین ). فروختنی . قیمتی : من گفتم یا هذا این ناقوس بهایی است گفت چه خواهی کردن این را. (تفسیر ابوالفتوح رازی ). رجوع به بهائی شود. || نو
سوگیری به کالای داخلیhome consumption bias, home biasواژههای مصوب فرهنگستانگرایش مصرفکنندگان به مصرف بیشتر کالاهای داخلی در قیاس با میانگین جهانی و مصرف نسبتاً کمتر محصولات خارجی
بوژی کِشندهtractive bogie, motored bogieواژههای مصوب فرهنگستانبوژی موتورداری که چرخ- محورهای آن هریک بهتنهایی یا بهطور مشترک ازطریق یک جعبهدنده به حرکت درمیآید
بوژی موتوردارpowered bogie, motor bogieواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بوژی که دارای نیروی محرک یا موتور است و معمولاً در قطارهای خودکِشَند به کار میرود
بوژیbogie 1, truckواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای شامل چهار یا شش چرخ که بهصورت جفت در زیر وسیلۀ نقلیۀ ریلی طویل نصب میشود و ازطریق لولایی مرکزی حرکت و انعطاف وسیلۀ نقلیۀ را در پیچها تسهیل میکند
علی بهاییلغتنامه دهخداعلی بهایی .[ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بهائی دمشقی غزولی ، ملقّب به علاءالدین . ادیب بود و در سال 815 هَ . ق . دردمشق درگذشت . رجوع به «غزولی » و به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص <span class="hl" di
علی دمشقیلغتنامه دهخداعلی دمشقی . [ ع َی ِ دِ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بهایی دمشقی غزولی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به «غزولی » و علی بهایی شود.
خودبهاییلغتنامه دهخداخودبهایی . [ خوَدْ / خُدْ ب َ ] (حامص مرکب ) بیهودگی . تکبر. خودپرستی . (ناظم الاطباء).
علی بهاییلغتنامه دهخداعلی بهایی .[ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بهائی دمشقی غزولی ، ملقّب به علاءالدین . ادیب بود و در سال 815 هَ . ق . دردمشق درگذشت . رجوع به «غزولی » و به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص <span class="hl" di