ژابیژلغتنامه دهخداژابیژ. (اِ) داروئی است که آن را بوی مادران گویند. (برهان ). رجوع به بوی مادران شود. || سرشک آتش و آن قطره های آب است که از هیزم تر در وقت سوختن می چکد. شراره ٔ آتش . ابیز. (برهان ).
انیژلغتنامه دهخداانیژ. [ اَ ] (اِ) بومادران . (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). بوی مادران را گویند که عقرب از آن بگریزد. (آنندراج ). گیاهی است که آنرا بوی مادران گویندو عقرب از آن بگریزد. (برهان ). برنجاسپ . برنجاسف .