25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
چریدنی
pasturing
چریدنی
بچرسن
بچریین
چرا هکاردن
بیشتر بدانید
imploding
يَفْعَلُواْ
بد حشم
خماط
crusted
glaziness
جستوجوی دقیق
بچردن
گویش مازنی
چریدن
جستوجوی همآوا
بریدن و بردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
log
پایین بردن و به تندی بالا بردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
dip
بُریدن
گویش بختیاری
بریدن.
برپیچیدن
فرهنگ فارسی عمید
درهم پیچیدن؛ بههم درافتادن.
برچدن
فرهنگ فارسی عمید
= برچیدن
بیشتر
۸۴۷ واژه همآوا