لغتنامه دهخدا
دیت . [ ی َ ] (ع اِ) مأخوذ از دیة تازی بمعنی خونبها و آن در شرع ده هزار درهم است . دیت را فارسیان بمعنی مطلق جرمانه نیز آرند. (از غیاث ). دیة خونبها. (زمخشری ) آنچه واجب آید در کشتن . ج ، دیات . تاوان . (یادداشت مؤلف ). عَقل . غیرَة. مَعقُلَة. نَذَر. اعتقال ؛ دیت گرفتن . عق