بیضلغتنامه دهخدابیض . (اِخ ) نام بطنی از بنی راشد از لخم از قحطانیة مقیم اطفحیة در مصر. (از معجم قبائل العرب ).
بیضلغتنامه دهخدابیض . (ع اِ) الدراهم البیض ؛ درهمهایی بوده است که حجاج ثقفی ضرب نمود و بر روی آن قل هو اﷲ احد نقش گردیده بود. (از النقود العربیة ص 42). || البیض در نزد فقها کنایه از دراهم می باشد. (از النقود العربیة ص 161).
بیضلغتنامه دهخدابیض . (ع ص ، اِ) ج ِ بَیوض . (اقرب الموارد). رجوع به بیوض شود : حدود بیض را با خدود بیض مضاف کنند. (جهانگشای جوینی ). || ج ِ ابیض . (منتهی الارب ). سپیدها. در بیت ذیل معنی مفرد کلمه مرادست چنانکه در کلمه ٔ سود نیز : چون بزای