لغتنامه دهخدا
مراطنة.[ م ُ طَ ن َ ] (ع مص ) با کسی به جز تازی سخن گفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ). جز به زبان عربی سخن گفتن . (منتهی الارب ): رطن العجمی ؛ تکلم بلغته ، و رطن له ؛ کلمه بها، و مثله راطنه و تراطنوا بها و بکلام لایفهمه الجمهور. (متن اللغة). با لغت عجمی و غیر عربی مکالم