ترجمه مقاله

بینایی

bināy(')i

۱. بینا بودن؛ بینندگی.
۲. بصیرت.
۳. (اسم، حاصل مصدر) از حواس پنجگانه که وظیفه‌اش دیدن چیزها است و مرکز آن چشم است.

۱. دید، رویت
۲. باصره
۳. اطلاع، بصیرت، بینش، دانایی ≠ شنوایی

ترجمه مقاله