بی نوائی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) بینوایی . رجوع به بینوایی شود.
بينواسازي , بينوايي
فقر؛ بیچیزی؛ بینوایی.
فقرزدایی، بینوایی، بینواسازی
۱. درماندگی؛ ناتوانی.۲. بینوایی.