ترجمه مقاله

تا

خمیدگی چیزی، مانند کاغذ و پارچه؛ چین؛ لا.
⟨ تا شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] دولا شدن؛ خم شدن؛ خمیده شدن.
⟨ تا کردن: (مصدر متعدی) ‹تا دادن› [عامیانه]
۱. دولا کردن.
۲. خمیده کردن.
۳. عمل کردن؛ رفتار کردن.
⟨ بد تا کردن: [عامیانه] بد رفتار کردن با کسی.
⟨ خوب ‌تا کردن: [عامیانه] خوب‌ رفتار کردن با کسی.

۱. راس، لغایت، مادام
۲. دانه، شمار، عدد، تحفه، دست، طاقه، قلاده، لنگه، واحد ≠ جفت
۳. چین،
۴. لا، ورق
۵. جفت، عدیل، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همسنگ، همانند، همسان، همتا
۶. به محض اینکه، همینکه
۷. سرانجام، عاقبت، فرجام
۸. که
۹. تا زم

ترجمه مقاله