ترجمه مقاله

تابیده

tābide

پیچیده؛ تاب‌داده‌شده.

۱. مفتول
۲. تافته، تفته، سرخ شده، گداخته
۳. تاب داده، پیچیده
۴. تاب برداشته، کج

ترجمه مقاله