عوارض اقامتhotel tax, bed tax, resort tax, room taxواژههای مصوب فرهنگستانمالیاتی که دولت محلی یا مرکزی یا سازمانی دیگر برای افزایش درآمد یا توسعه و بهبود زیرساختهای گردشگری از بازدیدکنندگان بابت اقامتشان دریافت میکند
آگهی تلویزیونیteaser 1واژههای مصوب فرهنگستانآگهی کوتاه تبلیغاتی که ویژگیهای جذاب کالا یا برنامهای را در تلویزیون به نمایش گذارد
سرآغازteaser 2واژههای مصوب فرهنگستانصحنۀ آغازی کوتاه و جالبِتوجهی از فیلم که معمولاً پیش از عنوانبندی یا همراه با آن، برای جلب نظر تماشاچی به نمایش درآید
تآسیلغتنامه دهخداتآسی . [ ت َ ] (ع مص ) غمخواری کردن یکدیگر را. تعزیت کردن بعضی بعض دیگر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تاشیلغتنامه دهخداتاشی . (اِخ ) از توابع شاهرود و دارای معدن زغال سنگ است . رجوع به جغرافیای اقتصادی کیهان ص 40 شود.
تاسیتلغتنامه دهخداتاسیت . (اِخ ) تاسیتوس . مورخ شهیر رومی که بین سالهای 54 و 56 م . در روم متولد شد و در حدود سال 120 م . درگذشت . وی از شاگردان «آپر» و «ژولیوس سکوندوس » و احتمالاً «کنتی لین
تاسیتلغتنامه دهخداتاسیت . (اِخ ) تاسیتوس . امپراتور روم که بسال 200 م .متولد شد و در 276 م . درگذشت . وی مدعی همنژادی با تاسیت مورخ مشهور گشت . مردی خشن بود و پس از ده ماه حکومت مقتول گردید. در جمعآوری آثار تاسیت مورخ مذکورکوش
تاسیتوسلغتنامه دهخداتاسیتوس . (اِخ ) تاسیت . امپراتورروم . رجوع به تاسیت و ایران باستان ج 3 ص 2607 شود.
تاسیدنلغتنامه دهخداتاسیدن . [ دَ ] (مص ) مضطرب و اندوهناک بودن . (آنندراج ). غمناک و دلگیر شدن . (ناظم الاطباء). || خستگی و کوفتگی : ...یکی به مردن روح حیوانی و دیگری به تاسیدن روح حیوانی . (کیمیای سعادت ). || پی در پی نفس زدن مردم و اسب و جانور دیگر از کثرت گرما. (حاشیه
دنبالکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت کردن، تعقیب کردن، ازپشتآمدن، بهدنبال آمدن [زمان]، ازپی آمدن [ترتیب]، دنبال کردن، پیروی کردن، تبعیت کردن، اقتدا کردن، تأسی جستن، تأسی کردن ادامه دادن
تاسی السمتلغتنامه دهخداتاسی السمت . [ ] (معرب ، اِ) سنگی که در ساختمانها و بندکشی آن بکار رود، «سولفات دوشو» خاکی است که چون پخته شود، گچی خاکستری بدست آید که «تیمشمت » نامند... (از دزی ج 1 ص 139).
تاسیتلغتنامه دهخداتاسیت . (اِخ ) تاسیتوس . مورخ شهیر رومی که بین سالهای 54 و 56 م . در روم متولد شد و در حدود سال 120 م . درگذشت . وی از شاگردان «آپر» و «ژولیوس سکوندوس » و احتمالاً «کنتی لین
تاسیتلغتنامه دهخداتاسیت . (اِخ ) تاسیتوس . امپراتور روم که بسال 200 م .متولد شد و در 276 م . درگذشت . وی مدعی همنژادی با تاسیت مورخ مشهور گشت . مردی خشن بود و پس از ده ماه حکومت مقتول گردید. در جمعآوری آثار تاسیت مورخ مذکورکوش
تاسیتوسلغتنامه دهخداتاسیتوس . (اِخ ) تاسیت . امپراتورروم . رجوع به تاسیت و ایران باستان ج 3 ص 2607 شود.
گارسن دوتاسیلغتنامه دهخداگارسن دوتاسی . [ س َ دُ ] (اِخ ) مترجم فرانسوی که حدائق البلاغه تألیف میرشمس الدین فقیر دهلوی را به فرانسه برگرداند. او راست کتاب «عروض و قوافی زبانهای شرقی اسلامی » به فرانسه . (رودکی ، سعید نفیسی ص 830، 842</span
برتاسیلغتنامه دهخدابرتاسی . [ ب َ ] (ص نسبی ) برطاسی منسوب است به برتاس و آن ولایتی است از ترکستان .رجوع به برتاس شود. || نوعی از صوف است که از برتاس می آرند. (آنندراج ). پوستی که از برتاس آورند. (ناظم الاطباء).