تالابلغتنامه دهخداتالاب . (اِ) تال . (برهان ). آبگیر و استخر را در هند تالاب گویند. (فرهنگ نظام ). آبگیر و استخر وبرکه . (ناظم الاطباء). استخر. (برهان ). غدیر. کول .
تالابwetlandواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای بینابین بومسازگانهای آبی و خاکی که مدتی از سال غرقاب میشود و مناسب رشد گیاهان آبرُست است
تالاب رودلغتنامه دهخداتالاب رود. (اِخ ) رودی است که بدریاچه ٔ هامون ریزد و تا محل تلاقی با رود میرجاوه ، خط سرحدی ایران در بلوچستان تعیین شده است .
تالابسازیwetland bankingواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتهایی که برای ایجاد تالابهای جدید یا احیای تالابهای ازدسترفته انجام میشود
تالاب مصنوعیconstructed wetlandواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای انسانساخت، شبیه تالاب طبیعی، متشکل از آب و مواد غذایی و گونههای گیاهی و جانوری که برای تصفیۀ فاضلاب به کار میرود
حاشیۀ تالابwetland marginsواژههای مصوب فرهنگستانزمینهای معمولاً خشک مجاور تالاب که گیاهان و جانوران آن به آب تالاب وابستهاند
تالابسازیwetland bankingواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتهایی که برای ایجاد تالابهای جدید یا احیای تالابهای ازدسترفته انجام میشود
تالاب رودلغتنامه دهخداتالاب رود. (اِخ ) رودی است که بدریاچه ٔ هامون ریزد و تا محل تلاقی با رود میرجاوه ، خط سرحدی ایران در بلوچستان تعیین شده است .
تالاب مصنوعیconstructed wetlandواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای انسانساخت، شبیه تالاب طبیعی، متشکل از آب و مواد غذایی و گونههای گیاهی و جانوری که برای تصفیۀ فاضلاب به کار میرود
تالاب رودلغتنامه دهخداتالاب رود. (اِخ ) رودی است که بدریاچه ٔ هامون ریزد و تا محل تلاقی با رود میرجاوه ، خط سرحدی ایران در بلوچستان تعیین شده است .
تالابسازیwetland bankingواژههای مصوب فرهنگستانفعالیتهایی که برای ایجاد تالابهای جدید یا احیای تالابهای ازدسترفته انجام میشود
تالاب مصنوعیconstructed wetlandواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای انسانساخت، شبیه تالاب طبیعی، متشکل از آب و مواد غذایی و گونههای گیاهی و جانوری که برای تصفیۀ فاضلاب به کار میرود
دارتالابTaxodiumواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از کاجسانان با یک تا سه گونه که در قارۀ امریکای شمالی پراکندهاند؛ گونههای این سرده تا حد زیادی در برابر زمینهای غرقاب مقاوم هستند و در قسمتهای شمالی خزاندار و در بخش جنوبی همیشهسبز تا نیمههمیشهسبزند؛ گیاهان این سرده به شکل درختان بلند به ارتفاع 30 تا 46 متر با تنهای به قطر دو تا سه
تأمین هزینۀ تالابwetland compensationواژههای مصوب فرهنگستانپرداخت پول به صندوقی که فعالیتهای مربوط به احیای تالابها را تأمین مالی میکند
حاشیۀ تالابwetland marginsواژههای مصوب فرهنگستانزمینهای معمولاً خشک مجاور تالاب که گیاهان و جانوران آن به آب تالاب وابستهاند