لغتنامه دهخدا
تالسان . [ ل ِ ] (اِ) طیلسان . (ناظم الاطباء). معرب آن طالسان است . (معیار ادی شیر از حاشیه ٔ المعرب جوالیقی ). نوعی پوشش آدمی . (اصمعی ). صاحب معیار گوید: لباسی است که بر دوش اندازند و لباسی است که بدن را احاطه کند و برش و دوزندگی ندارد. «ادی شیر» گوید: پوشش مدور و سبزرنگ اس