تاکستانلغتنامه دهخداتاکستان . [ ک ِ ] (اِخ ) نام قدیم سیادهن . قصبه ایست جزءدهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 34 هزارگزی خاور ضیأآباد و بر کنار راه شوسه ٔ قزوین به همدان و زنجان قرار دارد و دارای 8253 تن سکنه است . د
تاکستانلغتنامه دهخداتاکستان . [ ک ِ ] (اِ مرکب ) جایی که دارای درختهای متعدد انگور باشد. (فرهنگ نظام ). باغستان درخت رز. (ناظم الاطباء). از «تاک » (رز، مو) + «ستان » (مزید مؤخرمکانی ). موستان . باغ انگور. رزستان . باغ انگوری . مؤلف قاموس کتاب مقدس در ذیل تاک و تاکستان آرد: اول کسی که در کتاب م
طاقستانلغتنامه دهخداطاقستان . [ ق ِ ] (اِ مرکب ) زمین طاقناک . رجوع به طاق شود: عادیة؛ شتران ماننده ٔ در طاقستان که بشوره گیاه میل نکنند. (منتهی الارب ).
موستانلغتنامه دهخداموستان . [ م ُ وِ ] (اِ مرکب ) باغ انگور. رز. رزستان . تاکستان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به رزستان و تاکستان شود.