تایرtyre/ tireواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای لاستیکی که بر روی چرخ وسیلۀ نقلیه سوار میشود بهنحویکه با سطح زمین همواره در تماس است و با کاستن از شدت ضربات ناشی از عوارض جاده و تحمل بار واردشده، حرکت چرخ و جابهجایی وسیلۀ نقلیه را بسیار آسان میکند
تایر چهارفصلall-season tyre/ all season tyerواژههای مصوب فرهنگستانتایری با رویۀ بادوام و قدرت کشانش مناسب در جادههای خیس و خشک که حرکتی نرم و بیصدا دارد
برج خنککن ترwet cooling tower, evaporative cooling towerواژههای مصوب فرهنگستانبرجی که آب را با ریزافشانی و تبخیر براثر تماس مستقیم با جریان هوا خنک میکند
گشت عمومیpublic tour, retail tour, scheduled tour, per-capita tour, individual tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی برای عموم که در آن فرد بلیت خود را شخصاً تهیه میکند
گشت گروهیpre-formed tour, pre-formed group tour, charter tour, group tourواژههای مصوب فرهنگستانگشتی که اعضای آن با هم پیوندهای مشترک دارند و فردی از بین آنها بهعنوان سرگروه مسئولیت کارها را بر عهده دارد
مدیر گشتtour manager, tour escort, tour directorواژههای مصوب فرهنگستانفردی که از طرف گشتپرداز بر جریان سفر و اجرای گشتنامهها مدیریت و نظارت دارد
تایر اصلoriginal equipment tyre,OE tyre, original equipment, OE 2واژههای مصوب فرهنگستانتایری که به سفارش خودروساز ساخته شده است و باتوجهبه مشخصههای خودرو بهترین عملکرد را دارد
تایر اقتصادیeconomy tyre, budget tyreواژههای مصوب فرهنگستانتایری با کیفیت نسبتاً مناسب که از تایرهای معمولی ارزانتر و ازلحاظ عملکرد ضعیفتر است
تایر باتوییtube-type tyre, tube-typeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تایر بادی که برای نگهداشت هوا به تویی نیاز دارد
تایر بارمتعارفstandard load, SL, standard load tyreواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تایر سواری با بیشینۀ فشار باد 35 psi
میزانسازی درجاon-the-car balancingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میزانسازی تایر در وضعیتی که تایر بر خودرو نصب شده است
زاپاسکcompact spare, compact temporary spare, tempa spare, minispareواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زاپاس موقت که تایر آن کوچکتر و باریکتر از تایر استاندارد خودرو است
زاپاس باریکlightweight spareواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زاپاس موقت که تایر آن قطری برابر با قطر تایر چرخهای دیگر خودرو دارد، اما باریکتر است
آجنوارtread rib, rib 1, tread barواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویه که بهصورت نوار دورتادور تایر امتداد دارد و شیارهای تایر آنها را از یکدیگر تفکیک میکند
تایر اصلoriginal equipment tyre,OE tyre, original equipment, OE 2واژههای مصوب فرهنگستانتایری که به سفارش خودروساز ساخته شده است و باتوجهبه مشخصههای خودرو بهترین عملکرد را دارد
تایر اقتصادیeconomy tyre, budget tyreواژههای مصوب فرهنگستانتایری با کیفیت نسبتاً مناسب که از تایرهای معمولی ارزانتر و ازلحاظ عملکرد ضعیفتر است
تایر باتوییtube-type tyre, tube-typeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تایر بادی که برای نگهداشت هوا به تویی نیاز دارد
تایر بارمتعارفstandard load, SL, standard load tyreواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تایر سواری با بیشینۀ فشار باد 35 psi
ستایرفرهنگ فارسی عمید= ستاره۱: ◻︎ ستر است و ستایر و ستور است / بردار حجاب اگرچه نور است (شاه نعمتالله ولی: ۸۵۵).
پایشگر باد تایرtire pressure monitoring systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که پیوسته فشار باد تایرها را میسنجد و در صورت کم شدن فشار باد از حد تعیینشده، هشدار میدهد اختـ . پات TPMS
رَسَن تایرtire cordواژههای مصوب فرهنگستانرسنی از مواد بسپاری یا معدنی که از تاباندن تکرشتهها یا تکرشتههای چندلا یا نخ شکل میگیرد و برای تقویت تایر به کار میرود