تبیینلغتنامه دهخداتبیین . [ ت َب ْ ] (ع مص ) هویدا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پیدا شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). پیدا و آشکار شدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و منه ُ فی المثل : و قد بین الصبح لذی عینین . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || هویدا
تبنلغتنامه دهخداتبن . [ ت َ ] (ع مص ) کاه دادن کسی را. (تاج المصادر بیهقی ). کاه دادن ستور را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبنلغتنامه دهخداتبن . [ ت َ / ت ِ ] (ع اِ) کاه . (دهار) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کاه خشک . (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء). تِبْنَة یکی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ): اقل من تبنة فی لبنة و کان نبت
تبنلغتنامه دهخداتبن . [ ت َ ب َ ] (ع مص ) زیرک شدن . (تاج المصادربیهقی ) (از اقرب الموارد). زیرک و باریک بین شدن در امور. (از قطر المحیط). زیرک و باریک بین و ریزکار گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به تبانه شود.
تبنلغتنامه دهخداتبن . [ ت َ ب ِ ] (ع ص ) زیرک و باریک بین . (قطر المحیط). نعت است از تَبَن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باریک بین و ریزکار و زیرک . (ناظم الاطباء). || بازی کننده بدست خود به هر چیز. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبییننامة خطمشیpolicy paperواژههای مصوب فرهنگستاننوشتة تحقیقی موجزی در موضوعی خاص که توصیههای روشنی در اختیار خطمشیگذاران/ سیاستگذاران قرار میدهد متـ . تبییننامة سیاست
اِسناد گرایشیdispositional attributionواژههای مصوب فرهنگستانتبیین هرگونه رفتاری که ناشی از عوامل روانشناختیِ زیربنایی است
نظریۀ مدیریتی بنگاهmanagerial theory of the firmواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که رفتار بنگاهها را براساس انگیزۀ مدیران تبیین میکند
گرانروی مغناطیسیmagnetic viscosityواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای برای تبیین تغییر مغناطش ماده در طول زمان
دیدگاه زیستشناختیbiological perspectiveواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی که در آن عوامل روانشناختی برمبنای زیستشناسی تبیین و تحلیل میشوند
تبییننامة خطمشیpolicy paperواژههای مصوب فرهنگستاننوشتة تحقیقی موجزی در موضوعی خاص که توصیههای روشنی در اختیار خطمشیگذاران/ سیاستگذاران قرار میدهد متـ . تبییننامة سیاست