ترجمه مقاله

تحکم

tahakkom

۱. حکم کردن.
۲. حکومت ‌کردن به زور؛ به میل و رٲی خود حکم کردن.
۳. فرمانروایی.
۴. زورگویی.

۱. تعدی، زورگویی
۲. امر، حکم، دستور، فرمان
۳. داوری، قضا، قضاوت
۴. حکومت، سلطه، فرمانروایی
۵. تعدی کردن، زور گفتن
۶. حکم کردن، فرماندادن
۷. داوری کردن، قضاوت کردن

ترجمه مقاله