ترجمه مقاله

تخدیر

taxdir

بی‌حس کردن؛ کرخ کردن؛ سست کردن؛ بی‌حس کردن عصب.

۱. بیحس، سست، کرخ، کرخت
۲. بیحس کردن، سست کردن، کرخت کردن

ترجمه مقاله