ترجمه مقاله

تدقیق

tadqiq

۱. دقت کردن؛ باریک‌بینی کردن.
۲. غوررسی؛ باریک‌بینی.

۱. امعان، باریکاندیشی، باریکبینی، باریکنگری، توجه، دقت، ژرفنگری، غوررسی، کاوش، کنجکاوی، ژرفبینی، غوررسی
۲. باریکبینی کردن، دقت کردن، ژرف نگریستن

ترجمه مقاله