ترایمانلغتنامه دهخداترایمان . [ ت َ ] (اِ) نام مرض اسهال است . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تریامانلغتنامه دهخداتریامان . [ ت َ ] (اِ) غافث است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).نام گلی است . (ناظم الاطباء). و رجوع به غافث شود.
ترامونواژهنامه آزادتَرامون به معنی قطر (قطر دایره) ترا واژه قدیمی به معنی از اینجا تا آنجا - از این سو تا آن سو مون به معنی اندازه هر دو پهلوی (پارسی میانه)
چترمانلغتنامه دهخداچترمان . [ چ َ ] (ص مرکب ) سلاطین و امرا را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). حاکم و فرمانروا. (ناظم الاطباء). چترمن . چتری . صاحب چتر. دارنده ٔ علامت چتر. رجوع به چترمن و چتری شود.