ترتیبیلغتنامه دهخداترتیبی . [ ت َ ] (ص نسبی ) مرتب و منظم و باترتیب . || ابتدایی . (ناظم الاطباء).- اعداد ترتیبی ؛ اعدادی که مرتبه را بیان کنند چون نخستین ، دوم ، سوم ، چهارم و جز اینها.- غسل ترتیبی ؛ مقابل غسل ارتماسی . غسلی که نخست سر
دگرش ترتیبیserial variation 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرش مربوط به موسیقی ترتیبی که در آن درونمایه معمولاً ثابت نگه داشته میشود
دگرۀ ترتیبیserial variation 2واژههای مصوب فرهنگستانمبدلی مبتنی بر تغییرات یک تم ترتیبی (serial theme)
آمارۀ ترتیبیorder statisticواژههای مصوب فرهنگستانوقتی در یک نمونۀ تصادفی از متغیری تصادفی مقدارهای متغیر به ترتیب افزایشی مرتب شوند، هریک از آنها یک آمارۀ ترتیبی است
دگرش ترتیبیserial variation 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرش مربوط به موسیقی ترتیبی که در آن درونمایه معمولاً ثابت نگه داشته میشود
تاریخگذاری ترتیبیsequence datingواژههای مصوب فرهنگستانتاریخگذاری اشیای مشابه براساس توالی باستانشناختی آنها که سِر فَلنِدر پتری در شناسایی گورستانهای دورۀ پیش از سلسلهها در مصر ابداع کرد
دگرۀ ترتیبیserial variation 2واژههای مصوب فرهنگستانمبدلی مبتنی بر تغییرات یک تم ترتیبی (serial theme)
آمارۀ ترتیبیorder statisticواژههای مصوب فرهنگستانوقتی در یک نمونۀ تصادفی از متغیری تصادفی مقدارهای متغیر به ترتیب افزایشی مرتب شوند، هریک از آنها یک آمارۀ ترتیبی است
دگرش ترتیبیserial variation 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرش مربوط به موسیقی ترتیبی که در آن درونمایه معمولاً ثابت نگه داشته میشود
تاریخگذاری ترتیبیsequence datingواژههای مصوب فرهنگستانتاریخگذاری اشیای مشابه براساس توالی باستانشناختی آنها که سِر فَلنِدر پتری در شناسایی گورستانهای دورۀ پیش از سلسلهها در مصر ابداع کرد
دگرۀ ترتیبیserial variation 2واژههای مصوب فرهنگستانمبدلی مبتنی بر تغییرات یک تم ترتیبی (serial theme)
آمارۀ ترتیبیorder statisticواژههای مصوب فرهنگستانوقتی در یک نمونۀ تصادفی از متغیری تصادفی مقدارهای متغیر به ترتیب افزایشی مرتب شوند، هریک از آنها یک آمارۀ ترتیبی است
اصل خوشترتیبیwell-ordering principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی مبتنی بر اینکه برای هر مجموعۀ میتوان ترتیبی تعریف کرد که آن مجموعه را خوشترتیب کند