ترشپالالغتنامه دهخداترشپالا. [ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشبالا. (ناظم الاطباء). رجوع به ترشبالا و ترشی پالا شود.
طرشولیلغتنامه دهخداطرشولی . [ طَ ] (معرب ، اِ) به اندلسی صامریومای صغیر است . (فهرست مخزن الادویه ).
ترشالهلغتنامه دهخداترشاله . [ ت ُ/ ت ُ رُ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) زردآلویی که هسته ٔ آنرا بیرون آورده خشک کرده باشند. (فرهنگ نظام ). برگه ٔ زردآلو، از جنس بد و نامرغوب که کمی مزه ٔ ترش دارد. آلوانک . زردآلوی نارس . (یادداشت بخط
ترشی پالالغتنامه دهخداترشی پالا. [ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشی پالان . ترش پالا. (ناظم الاطباء). زازل . (جهانگیری ). آبکش . پرویزن . رجوع به ترشپالا شود.
ترشبالالغتنامه دهخداترشبالا. [ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشپالا. ابزاری فلزی و سوراخ سوراخ جهت پالایش پالوده و صاف کردن برنج پلاو و سایر چیزها. (ناظم الاطباء).
ترش بالاواژهنامه آزادآبکش/به زبان یزدی با املای سرهم، ترشبالا، در دهخدا ثبت شده است:[ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشپالا. ابزاری فلزی و سوراخ سوراخ جهت پالایش پالوده و صاف کردن برنج پلاو و سایر چیزها. (ناظم الاطباء).